مديون تو بود از ازل عالم هميشه
پس تا ابد شد مات تو آدم هميشه
ماتمكده باشد برايم بي تو عالم
خيمه زده بي تو به قلبم غم هميشه
لبخند تو بوده براي زخم حيدر
تا هست يادم فاطمه مرهم هميشه
هم صحبتي بي تو ندارم در مدينه
تنها تو بودي با علي همدم هميشه
زهرا بمان تا خانه ام آباد باشد
در خانه ي من ساختي با كم هميشه
مردم نفهميدند تو خيركثيري
با آنكه گفت از فضل تو خاتم هميشه
شب با تو روز است و نباشي روز من شب
بايد بسازم بي تو با ماتم هميشه
خود را سپر كردي براي ياري من
شرمنده از روي تو مي مانم هميشه
- چهارشنبه
- 17
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 19:55
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن صرامی
ارسال دیدگاه