• سه شنبه 15 آبان 03

 محسن صرامی

بوسه بر پنجره فولاد -(پرچمت دست تكان داد به هم ريخت مرا)

789
1

پرچمت دست تكان داد به هم ريخت مرا
عشق تو خانه ات آباد به هم ريخت مرا

با وجودي كه عنايات تو بسيار ولي
صحبت از آهو و صياد به هم ريخت مرا

تو رئوفي و رئوفي و رئوفي و رئوف
صفتت داد زدم داد به هم ريخت مرا

ديدن گنبد نوراني تو در يك آن-
وسط صحن گوهرشاد به هم ريخت مرا

حرمت بيشتر از قبل گرفتارم كرد
اين جنوني كه شده حاد به هم ريخت مرا

چقدر بوي شفا ميدهد اين صحن و سرا
بوسه بر پنجره فولاد به هم ريخت مرا

روضه ي يابن شبيب تو مرا آتش زد
يك تن و آن همه جلاد به هم ريخت مرا

روضه خوان گفت كه با ديدن گودال از تل
خواهرش از نفس افتاد،به هم ريخت مرا

  • یکشنبه
  • 21
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 11:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران