• یکشنبه 4 آذر 03


روضه و توسل جانسوز شهادت حضرت اُم البنین سلام الله علیها بانوای حاج ميثم مطيعي -(دوباره گفتم: دیگر سفارشت نکنم)

1616
1

دوباره گفتم: دیگر سفارشت نکنم
دوباره گفتم: جان تو و حسین، پسر!

دوباره گفتم و گفتی: "به روی چشم عزیز!"
فدای چشمت، چشم تو بی بلا مادر

مدام بر لب من "ان یکاد" و "چارقل" است
که چشم بد ز رخت دور بهتر از جانم!

*عباس من ! عزیزدلم! مرد خانه ی من! *

بدون خُود و زره نشنوم به صف زده ای
اگرچه بهر تو "جوشن کبیر" میخوانم

*باید حسین بگی...هرجا خواستی ناله بزنی....برای هر کی خواستی گریه کنی باید حسین حسین بگی....
حسین....حسین....حسین...*

شنیده ام که خودت یک تنه سپاه شدی
شنیده ام که عَلَم بر زمین نمی افتاد

شنیده ام که به آب فرات لب نزدی
فدای تشنگی ات ...شیر من حلالت باد

*ازت میخوام سوال کنم....جواب مادرتو بده....به یاد مادراي شهدا....شهدای گمنام....*

بگو چه شد لب آن رود، رودِ تشنه ی من! 
بگو چه شد لب آن رود، ماهِ کامل من!

بگو که در غمِ تو رود، رود گریه کنم
کدام دست تو را چید میوه ی دل من!

بگو بگو که به چشمت چه چشم زخم رسید؟!
که بود تیر بر آن ابروی کمانی زد؟!

بگو بگو که بدانم چه آمده به سرت؟
بگو بگو که بدانم چه آمده بر سرم آمد؟ 


همین که نام مرا می برند می گریم

*دیگه به من ام البنین نگید"لا تَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ، تُذَكِّرِينِي بِلِيُوثِ الْعَرِينِی"دیگه منو مادر پسران صدا نزنید....منو یاد بچه هام میندازه...."كَانَتْ بَنُونَ لِي أُدْعَى بِهِمْ"من یه پسرایی داشتم که به خاطر این پسرام به من ام البنین میگفتند...."وَ الْيَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِينَ"دیگه کسی برام نمونده.... یه سوالی هم کرد"يَا لَيْتَ شِعْرِي أَ كَمَا أَخْبَرُوا  "ای کاش میدونستم دارن راست میگن... چی رو بی بی؟"!  بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِيعُ الْيَمِين"آیا دست راست عباس منو قطع كردن...؟*

همین که نام مرا می برند می گریم
از این به بعد من و آه و چشم تر شده ای

چه نام مرثیه واری ست "مادر پسران"
برای مادرِ تنهای بی پسر شده ای.....

  • پنج شنبه
  • 2
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 10:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 1.86 MB
تعداد بازپخش 92
تاریخ بارگذاری پنج شنبه 2 اسفند 1397 03:39

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران