باز امشب شور و حالی دیگر است
شهر یثرب پر ز نور داور است
خانه سجاد پرنور و سرور
آمده از آسمان گلریز، حور
بس تماشایی شده شهرنبی
غنچه گل وا شد از باغ علی
این ندا آید ز جبریل امین
از فراز عرش تا روی زمین
نورحق امشب به ظاهر آمده
شادمان باشید با قر آمده
آمد از ره نور حی ذوالمنن
خنده بر لب فاطمه بنت الحسن
او بود پنجم گل آل عبا
مقتدای شیعه اهل ولا
اوبود سجاد را نور دو عین
همنشین کربلایی حسین
او بود تفسیر آیات مبین
بود همچون علی حبل المتین
اوبود استاد جبریل امین
حلم و صبرش همچو زین العابدین
خلق و خوی او بودهمچون نبی
در شجاعت همچو جد خود علی
مهر او در قلب ما چون فاطمه است
دستگیر شیعه مولا همه است
برده اودل از تمام عالمین
نور او هم از حسن هم از حسین
زینت شهر مدینه باقر است
همچو آبا گرامش طاهر است
جن و انس و خاکیان خاک رهش
عالم و آدم گدای درگهش
با نگاهی کار صدعیسی کند
بی عصا کاردوصدموسی کند
در دلم امشب ز شادی این نواست
حب ومهر ت بیمه فردای ماست
باقرا امشب مدد بنما مرا
جز زوارت حسابم کن مرا
گرچه بد هستم تو کردی قابلم
من به دیدار مدینه مایلم
من گدای کوی تو هستم رضا
عیدی مرا یک مدینه کن عطا
- پنج شنبه
- 9
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 16:58
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه