• دوشنبه 3 دی 03

 اسماعیل تقوایی

شب جمعه ست (شب جمعه ست حریم حرمت یاد آمد)

506

شب جمعه ست حریم حرمت یاد آمد
حالتی رفت دلم سخت به فریاد آمد

دست بر سینه سلامی به تو بفرستادم
بهرآرامش دل، اشک به امداد آمد

مرغ دل را سوی شش گوشه ی تو پر دادم
باز کرده قفس سینه و آزاد آمد

یاحسین گوشدم ویاد محرم کردم
دل من غمزده از آنهمه بیداد آمد


بر روی گنبد زیبای تو جا خوش کردم
شامه را عطر ابوالفضل فرحزاد آمد

عطر خوشبوی گل یاس در آنجا پیچید
گوییا مادر تو بر سر میعاد آمد

شعر:اسماعیل تقوایی

  • جمعه
  • 10
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 2:39
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران