بند اول:
بغضمو خوردم اگر چه کوه فریادم
من هزار دفعه برا داغ تو جون دادم
تو حواست که به من بود از روی نیزه
دیدی از ناقه چقد با صورت افتادم
از ناقه افتادم/ زخمی و کبوده پیکرم
از ناقه افتادم/ خونی شد همه دست و سرم
از ناقه افتادم/ ریختن شامیا دور و برم
(یاسید العطشان یا سید العریان حسین)
بند دوم:
تو نمی دونی از این مردم چقد خوردم
نیزه از مردای جنگیِ بلد خوردم
خولی و شمر و سنان دور و برم بودن
این چهل منزل فقط مشت و لگد خوردم
مشت و لگد خوردم/ جای دخترای قافله
مشت و لگد خوردم/ دستم بسته بود با سلسله
مشت و لگد خوردم/ میخندید به حالم حرمله
(یاسید العطشان یا سید العریان حسین)
- پنج شنبه
- 4
- مهر
- 1398
- ساعت
- 16:38
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مظاهر کثیری نژاد
ارسال دیدگاه