مردن از عشق تو آداب نميخواهد كه
رجز و لشگر و القاب نميخواهد كه
تو اراده كني عالم همه در چنته ي توست
پسر فاطمه اصحاب نميخواهد كه
با نسيمي همه ي كوفه شود ويرانه
آه...از سينه ي بي تاب نميخواهد كه
كوفيان معني اين حرف مرا درك كنيد
تشنه كام است ولي آب نميخواهد كه
او خودش پشت و پناه است همه عالم را
ياري از جيره خور ارباب نميخواهد كه
هر كه دل داده به تو روز و شب اش هست يكي
مست و دل داده ي تو خواب نميخواهد كه
با وجود تو كه مصباح هدايت هستي
اين جهان منت مهتاب نميخواهد كه
صيد يك ماهي در حال تلظي ديگر
قدرت جنگي و قلاب نميخواهد كه
- چهارشنبه
- 15
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 18:22
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن صرامی
ارسال دیدگاه