شهر یثرب غرق نور دیگر است
ماهی از بیت حسین جلوه گر است
عطروبویش عطرو بوی حیدر است
نقش هستی روی ماه اصغر است
در ب رحمت از سوی حق واشده
زینت عالم گل زهرا شده
پیک شادی زدصلا ازیک خبر
نخل دین بار دیگر داده ثمر
نوگلی سر زد به هنگام سحر
نوعروس فاطمه زاده قمر
داده حق هدیه به پور بوتراب
شادمان گردیده مام اورباب
در مدینه شور و غوغایی بپاست
در جنان شادان قلوب انبیاست
آمده آن گل که نجل مرتضاست
عطراو پیچیده در ارض و سماست
آمده آن مه که نور داور است
اوز نسل حضرت پیغمبر است
در سپهر دین حق ماه آمده
خستگان را هادی راه آمده
روشنی قلب آگاه آمده
شیعیان را عزت و جاه آمده
آمده نور خدای سرمدی
غنچه ای از بوستان احمدی
غنچه بستان سرای عصمت است
منشأ جود و سخا و رحمت است
مهروحب این پسر بی قیمت است
عالمی از جوداو در حیرت است
زینت دنیا و مافیهاستی
نور چشم یوسف زهراستی
طفل کوچک لیک ،شمس مشرقین
او بود شمع وجود عالمین
بر حسین فاطمه نور دو عین
مام اوباشد رباب و اب حسین
صاحب خونش خدای اکبراست
خون اومشکل گشای محشراست
این پسر بر کل عالم مقتداست
کوی او ای عاشقان دارالشفاست
درگهش قبله گه اهل ولاست
زینت بابا به دشت کربلاست
گلبن بستان سرای فاطمه است
دستگیر شیعه روز واهمه است
نوربخش ماسوایی یاعلی
دردمندان را دوایی یا علی
در جهان امید مایی یا علی
شاه بیت کربلایی یا علی
کربلا را خون تو داده صفا
کربلا با تو شده کرب و بلا
با همه غیر از شما بیگانه ام
عاشق آن جلوه جانانه ام
محو روی تو گل دردانه ام
عمریه من سایل این خانه ام
از همه عشاق تو جامانده ام
دستگیرم باش من درمانده ام
از طفولیت گدای این درم
من گدای خانه زاد اصغرم
من غلام اویم واوسرورم
خاک پای نوکران حیدرم
کس ندارم جز تو یاری و پناه
بر دل زارم نما مولا نگاه
- سه شنبه
- 21
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 11:11
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه