در شامگاه سیزده ماه تو کامل شد
از پرده بیرون آمد و در کعبه داخل شد
شور و شعف بین ملائک صف به صف پیچید
در صحن که به باز هم بوی نجف پیچید
شایسته ی قدر تو چون جایی نبود آمد
دریا درون کعبه و در در صدف پیچید
مثل یتیمان مانده بودیم و پدر آمد
هی در زدیم و در که حیدر پشت در آمد
شیر خدا از بیشه ی بنت اسد حیدر
تا تیغ انسان واکند لب، میرسد حیدر
می آید و می غرد و شمشیر در دستش
تا گرگهای پیر را رو کم کند حیدر
گفتند بر پروردگار خود همه تبریک
از جان پیغمبر صدا زد فاطمه تبریک
- دوشنبه
- 5
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 10:12
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
سید محمد حسین ابوترابی
ارسال دیدگاه