دوباره ماتم عظما به پا شد
جهان سرتابه پا ماتمسرا شد
بوداین ذکر هرلب زدنیا رفته زینب
مصیبت وا مصیبت(2)
دگر راحت شد ازغم های عالم
رود نزد حسین ،زهرا و خاتم
گل پرپرزغمها برفته نزد بابا
مصیبت وا مصیبت
به جنت ذکر ماتم دارد حیدر
شده گریان اوزهرای اطهر
جهان را غم گرفته حسین ماتم گرفته
مصیبت وا مصیبت
همه عالم شده غمگین امشب
ز سوز و داغ جانکاه تو زینب
گل پژمرده زینب زغم افسرده زینب
مصیبت وا مصیبت
تو دیدی مادر و غصب فدک را
تو دیدی آتش ومیخ وکتک را
بدیدی روی نیلی. بدیدی زخم سیلی
مصیبت ما مصیبت
تودیدی حیدر در خون نشسته
که فرقش را عدو از کین شکسته
تودیدی غربتش را شکسته حرمتش را
مصیبت وا مصیبت
تو دیدی غربت و درد و محن را
به طشت ازکینه هاخون حسن را
شهید اززهرکینه حسن شددرمدینه
مصیبت وا مصیبت
تو دیدی کربلا و کوفه و شام
تو دیدی میزدند سنگ از لب بام
حسینت دست و پازد تو رادرخون صدازد
مصیبت وا مصیبت
تو دیدی سر به روی نیزه ها را
تو دیدی چوب وسردرتشت زررا
که زدباچوب خزران لب قاری قرآن
مصیبت وا مصیبت
- دوشنبه
- 5
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 12:15
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه