• دوشنبه 3 دی 03


غم صادق (علیه السلام) -(دلم هواى بقیع دارد و غم صادق )

3705

غم صادق (علیه السلام)

بقیع

دلم هواى بقیع دارد و غم صادق 

عزا گرفته دل من ز ماتم صادق

 

دوباره بیرق مشكى به دست دل گیرم

 زنم به سینه كه آمد محرم صادق

سلام من به بقیع و به تربت صادق 

 سلام من به مدینه به غربت صادق

سلام من به مدینه به آستان بقیع 

 سلام من به بقیع و كبوتران بقیع

سلام من به مزار معطّر صادق 

  كه مثل ماه درخشد به آسمان بقیع

سلام من به ششم ماه فاطمىّ بقیع

 سلام من به گل یاس هاشمىّ بقیع

ز غربتش چه بگویم كه سینه‏ها خون است   

براى صادق زهرا مدینه محزون است

دلم دوباره به یاد رئیس مذهب سوخت 

 كه ذكر غربت لیلى حدیث مجنون است

همان كه غربتش از قبر خاكى‏اش پیداست 

 امام صادق شیعه سلاله زهراست

ز بس كه كینه و غربت به هم موافق شد  

 هدف به تیر جسارت امام صادق شد

همان كه فاطمه را بین كوچه زد گویا   

امام پیر و كهنسال شیعه را كشتند

 امان كه روح سبكبال شیعه را كشتند

براى فاطمه از بى كسى سخن مى‏گفت

براى مادرش از غربت وطن مى‏گفت

به خاك حجره‏اش از سوز سینه مى‏غلطید

پسر به مادر خود از كتك زدن مى‏گفت

از آن شبى كه زد او را ز كینه اِبْن ‏ربیع  

  دوانده در پى‏اش اندر مدینه ابن ‏ربیع

فضاى شهر مدینه به یاد او تار است

هنوز سینه آن پیر عشق خونبار است

هنور مى‏كشد او را عدو به دنبالش

 هنوز هم ز عدویش دلش به آزار است

هنوز تلخى كامش به حسرت شهدى است 

هنوز چشم دلش به رسیدن مهدى است

  • پنج شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1389
  • ساعت
  • 18:51
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران