• چهارشنبه 5 دی 03


اشعار شهادت حضرت علی اصغر(ع)،(اولین روز است که بی گهواره می گردی علی)

3023
13

اولین روز است که بی گهواره می گردی  علی
 

یک شبه مادر برای خود شدی مردی علی
 

آخرین باری که بستم بند این قنداق را
 

بر دلم افتاد که دیگر بر نمی گردی علی

 

بیشتر شرمنده می سازی پدر را گریه کن
 

بس کن این لبخند تو اشکم در آورد ی علی
 

زانویت را جمع کردی بس که پر دردی علی
 

باز کن از ساقه ی تیر انگشتان خود
 

نیست هم بازی تو بیپاره ام کردی علی
 

بی تعادل هستی ، ماتم چگونه با سرت
 

حجم تیر حرمله را تاب آوردی علی
 

می زنی لبخند پیدا می شود سر های تیر
 

عاقبت دندان شیری هم در آوردی علی

شاعر:سراج

 

 

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:24
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران