• دوشنبه 3 دی 03

 رضا یعقوبیان

متن شعر ولادت حضرت رقیه (س) -(باز امشب دل پر از شور و نواست )

1034

باز امشب دل پر از شور و نواست 
شادمان قلب و دل اهل ولاست 
در دلم افتاده امشب شور عشق
 گه مدینه میروم گاهی دمشق
 در مدینه شور و غوغایی شده
 بیت ثارالله تماشایی شده
در مدینه شد بپا شادی و شور 
آمده از آسمان غلمان و حور
در فضا پیچیده است عطر جنان
 فطرس آورده خبراز آسمان
 نغمه های شور بلبل آمده
 از گلستان حسین گل آمده
زد قدم اندر جهان نور دو عین 
زینت عالم شده بنت الحسین 
باب حاجات همه ناس آمده 
هست زینب ،جان عباس آمده 
میرسد از راه ماه عالمین
 بر رقیه دخترش نازدحسین
زینبش گهواره جنبانی کند
 یا حسین آیینه گردانی کند
 در جهان گشته رقیه نام او
 شیعیان مست ولا از جام او
بین‌آل الله اونور جلی است 
غنچه باغ حسین بن علی است
عاشقان شمس حقایق آمده 
باب حاجات خلایق آمده 
هاشمی ماه جمال او بود 
فاطمی خوی وخصال توبود 
اوزنسل کوثر پیغمبر است 
رهرو راه عزیز حیدر است
هر دل شیعه ز مهرش منجلی است 
جداو مولای مظلومان علی است 
مهراو از عالم بالاستی 
جده او حضرت زهراستی 
اونگین خاتم آل الله است
 باب او خون خدا ثارالله است
صبر و ایثارش چوعمه زینب است 
ذکراوچون عمه یا رب یا رب است 
پای درس عمه صبر آموخته 
در کنار عمه این گل سوخته 
گلبن عصمت نشان فاطمه است 
کودک اما داروی درد همه است
ساره و هاجر کمینه بنده اش 
جود و احسان تا ابد شرمنده اش 
جمله شاهان گدای کوی او 
هر گرفتاری دو دستش سوی او
 عالم و آدم همه دیوانه اش 
حاتم طایی گدای خانه اش
مقتدای موسی وعیساست او 
زینت دنیا و مافیهاست او
 او سراپای وجودش رحمت است 
مهر وحبش رهگشای جنت است 
دستهای کوچکش مشکل گشاست 
این جهان وآن سرا امید ماست
شهر شام از او گرفته آبرو
 سوی درگاهش ملایک کرده رو 
 مرقد پاکش حریم کبریاست 
قبله گاه و کعبه اهل ولاست 
عطرو بوی مرقد او جانفزاست 
بحر شیعه آن حرم کرب و بلاست
یا رقیه جان گدای تو منم
 تا ابد مست ولای تو منم
 دامنت گیرم رقیه جان مدد 
بی تو میمیرم رقیه جان مدد 
نوکردرگاه تو هستم (رضا)
کن عطا برمن مدینه کربلا

  • سه شنبه
  • 27
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 16:54
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران