خواندم دوباره خاطرۀ ناب کهف را
آیه به آیه سورۀ جذاب کهف را
دیدم چه ماهرانه خدایم کشیده است
تصویر ظیر تو در قاب کهف را
«قُل اِنّمٰا اَنا بَشَرٌ مِثلِکُم» گشود،
سمت تو پلکهای پر از خواب کهف را
اِقرَأ به اسم «رَبّکَ الاَکرَم» که با دمت
آرامشی دهی دل بیتاب کهف را
سنگ و گل و ملائکه گرم تشهّدند
تغییر داد روی تو محراب کهف را
آن رحمتی که در دل غاری کشاندهای،
دنبال ردپای خود اصحاب کهف را
- دوشنبه
- 2
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 17:17
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عالیه رجبی
ارسال دیدگاه