• دوشنبه 3 دی 03


اشعار مهدوی,(مدینه، مکه، نجف، کاظمین، کرب‌و‌بلایی)

3351
3

مدینه، مکه، نجف، کاظمین، کرب‌و‌بلایی

عزیز مصر ولایت! ولی عصر! کجایی؟

صفا و مروه و حجر و حطیم و کعبه و زمزم

تمام، دیده به ره دوختند تا تو بیایی

 


گهی به سامره گاهی کنار مسجد کوفه

گهی برای زیارت کنار قبر رضایی

بیا که پرچم خون خداست چشم ‌به‌ راهت

بیا که منتقم خون سیدالشهدایی

خدا کند به حرم با دو چشم خویش ببینم

که بین حجر و حجر رخ به حاجیان بنمایی

رسد ندای انا المهدی‌ات ز کعبه به عالم

از این ندا همه را جان دهی و دل بربایی

سپاه بدر و سپاه تو هم عدد بود آری

تو در مقام و جلال و شرف، رسول خدایی

ز چشم خود گله دارم نه از تو ای گل نرگس

که با منی همه جا و نبینمت به کجایی

پیمبر است به شهر مدینه چشم‌ به ‌راهت

که اشک ریزی و بر انتقام فاطمه آیی

دعای شیعه همین ذکر «میثم» است که گوید

عزیز فاطمه! مولا! بیا تو صاحب مایی

 

 

غلام رضا سازگار

منبع:بانک اشعار روضه

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 5:3
  • نوشته شده توسط
  • جواد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران