از تو یک عمر شنیدیم و ندیدیم تو را
به وصالت نـرسیدیم و ندیدیم تو را
روزی مـا فـقـرا شـربـت وصل تو نبـود
زهر هجر تو چشیدیم و ندیدیم تو را
مگر ایام کهن سالی ما جلوه کنی!
در جوانی که دویدیم و ندیدیم تو را
چه قدَر نذر ِتو کردیم و خبر از تو نشد
چه قدر شمع خریدیم و ندیدیم تو را
گاهی اندازه ی یک پرده فقط فاصله بود
پرده را نیز کشیدیم و ندیدیم تو را
سعی کردیم تو را خواب ببینیم شبی
سحر از خواب پریدیم و ندیدیم تو را
مدتی در پی تو رند و نظر باز شدیم
همه را غیر تو دیدیم و ندیدیم تو را
فکر کردیم که مشکل سر دلبستگی است
از همه جز تو بریدیم و ندیدیم تو را
لا اقل کاش دم خیمه ی تو جان بدهیم
تا بگوییم : رسیدیم و ندیدیم تو را ...
منبع:بانک اشعار روضه
- سه شنبه
- 14
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 5:18
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه