در حریم دعوتم من
دست خالی آمدم من
کن نگاهی از کرامت
ای خدایا گر بدم من
یا غیاث المستغیثین(2)
ای خدا گر روسیاهم
کوله بارم شد گناهم
آمدم بر تو پناهم
مستمند یک نگاهم
یا غیاث المستغیثین
جز گنه چیزی ندارم
معصیت شد کوله بارم
ای قرار بی قراران
برتو من امیدوارم
یا غیاث المستغیثین
از گناهان خسته ام من
از همه بگسسته ام من
میزبان عالمی تو
یاد تو بنشسته ام من
یا غیاث المستغیثین
ای خدای مهربانم
بر تو یا رب میهمانم
گر چه بد هستم خدایا
از سر کویت مرانم
یا غیاث المستغیثین
روسیاه و بی بهایم
از گنه بنما جدایم
بگذراز جرمم خدایا
من محب مرتضایم
یا غیاث المستغیثین
- جمعه
- 6
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 16:55
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه