• دوشنبه 3 دی 03


اشعار در فراق یار,(بیا از رحمتت بر ما تو رو کن)

2167
2

بیا از رحمتت بر ما تو رو کن

بیا و زخم هایم را رفو کن

به حق چهارده نور مقدس

نظر بر سائل بی آبرو کن

 


***

الا ای مونس هر صبح و شامم

نفس دادی و بگشودی تو کامم

که من شبهای جمعه در مناجات

بگویم بر حسین تو سلامم

***

خودم دانم خدا بد بنده ام من

به درگاه تو بس شرمنده ام من

نمک پرورده ی آل رسولم

به شوق روضه خوانی زنده ام من

***

دلی از معصیت ها خسته دارم

پر و بال از گنه بشکسته دارم

امیدم از دو عالم گشته نومید

فقط بر روضه ها دل بسته دارم

***

بریزد اشک حسرت از دو عینم

گدای روسیاه عالمینم

دلم تنها به این خوش گشته یا رب

که من هم از محبان حسینم

***

حسین ای هستی و دار و ندارم

شده خدمت به دربار تو کارم

به امیدی به سویت آمدم تا

شب مرگم بیایی در کنارم

***

فدای لحظه های آخر تو

بمیرم ناله می زد مادر تو

که دید او دشمن تو خنجرش را

ز کینه می کشید بر حنجر تو

***

الهی یا الهی بر لبت بود

نظاره گر ز تلی زینبت بود

صدا از خیمه هایت رفت تا عرش

چو دیدند نیزه را روی لبت بود

***

رضا رسول زاده

منبع:بانک اشعار مذهبی

 

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 6:53
  • نوشته شده توسط
  • جواد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران