• دوشنبه 3 دی 03

 میلاد عرفان پور

غزل(شعر اعتراض) -(شعله باش اما چنین بر آشیان خود مزن)

741

شعله باش اما چنین بر آشیان خود مزن
دود کن خود را ولی در دودمان خود مزن

از گلوی دشمنانت تیغ اگر برداشتی
لااقل آن را به قلب دوستان خود مزن

رحم کن ای صاعقه! گیرم زمین را سوختی
رحم کن، سیلی به گوش آسمان خود مزن

در بیابان کی بدون ما به منزل می‌رسی؟
راهزن هستی اگر، از کاروان خود مزن

عزت ما را به نانی پیش از این‌ها داده‌ای
بعد از این دیگر دم از نام و نشان خود مزن

جنگِ بُرده با رشادت‌های تو مغلوبه شد
عارمان از توست، حرف از آرمان خود مزن

  • پنج شنبه
  • 12
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 11:48
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران