با اشک و آه و ، آشفته حالی
مهمونتم باز ، تو این لیالی
بَدَم ولیکن ، باهام می سازی
ممنونم از تو ، مثل همیشه ، بنده نوازی
پارسال بهت گفته بودم
بنده ی خوبی میشم
شرمنده ام شرمنده ام
بازم مث همیشه م
خودم با دستای خودم
تیشه زدم به ریشه م
یاربّنا ۲ العفو ۲
جز دست خالی ، چیزی ندارم
چطور سرم رو ، بالا بیارم
فقط نه اینکه ، خالیه دستم...
همراه توبه م ، قلب امامم ، رو هم شکستم
امام مهربونی که
بوده یه عُمر پناهم
نذاشته دربدر بشم...
همیشه داده راهم
سیلی به صورتش زدم
من ولی با گناهم!
یاربّنا ۲ العفو ۲
خدای زهرا ، خدای حیدر
بیا و از من ، دوباره بِگْذَر
خدای ارباب ، خدای زینب
یه نیم نگا کن ، به بنده ی رو ، سیاهت امشب
تویی خدای اون کسی
که حتّی حُرُّ و بخشید
اون که میون قتلگاه
تو خاک و خون می غلطید
می خواست هدایت بکنه
قاتلش و بی تردید
یاربّنا ۲ العفو ۲
سبک عبدالله باقری
شعر بهمن عظیمی
- سه شنبه
- 17
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 11:39
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
بهمن عظیمی
ارسال دیدگاه