• دوشنبه 3 دی 03


اشعار شهادت امام صادق(ع),(می دویدم پی شان نیمه شب از کوچه تنگ)

3901
4

می دویدم پی شان نیمه شب از کوچه تنگ

با دلی خون که به یاد شب صحرا افتاد

یاد آن دخترکی که عقب قافله ای

چشم هایش به دو چشمان عمو تا افتاد

 


پلک آتش زده اش گرم شد و خوابش رفت

ناقه کوشید نیفتد ولی آن جا افتاد

آسمان تیره، بیابان همه خارستان بود

خواست تا آه کشد از نفس، اما افتاد

عمه، بابا و عمو را همه را کرد صدا

در عوض زجر رسید و به رخش جا افتاد

یک طرف دخترکی دست به روی سر داشت

یک طرف زجر چه ها کرد که از پا افتاد

یک طرف دخترکی دست به پهلو می رفت

یک طرف از سر نیزه، سر بابا افتاد

حسن لطفی

منبع:حدیث اشک

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 13:19
  • نوشته شده توسط
  • جواد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران