• دوشنبه 3 دی 03

 رضا رسول زاده

غزل مناجات با خدا -(دوباره سُفره ی اشک است و فیضِ ماهِ خودم)

939

دوباره سُفره ی اشک است و فیضِ ماهِ خودم
دوباره نیمه شبی و بساطِ آهِ خودم

به محضرِ تو رسیدم که اعتراف کنم
نشان به کَس ندهم نامه ی سیاهِ خودم

کسی به جز تو خبردار نیست از حالم
میانِ مَحکمه آرَم تو را گواهِ خودم!

قُشونِ اشک فرستاده ام به درگاهت
ذلیلِ عفوِ توام با همه سپاهِ خودم

همیشه راه نشان دادی و نفهمیدم
فقط دویدم و رفتم به کوره راهِ خودم

چه ظلم ها که نکردم به خود در این دنیا
چه چوب ها که نخوردم من از نگاهِ خودم

حیا نکردم و دنبالِ معصیت رفتم
شدم من عبد فراری و دلبخواهِ خودم

چه صبر داری و خسته نمی شوی از من
خودم که خسته ام از این همه گناهِ خودم

چنان ندیده گرفتی تو اشتباهم را
که پی نبرده ام اصلاً به اشتباهِ خودم

به دورِ خود قَفَسی ساختم به دستِ خودم
مرا نجات بده از میانِ چاهِ خودم

مقامِ فضلِ تو را می شَوم پناهنده
تو گفته ای که: بیا بنده در پناهِ خودم

"بجُز حُسین مرا مَلجاء و پناهی نیست"
بِبَر به کرب و بلایم، به کویِ شاهِ خودم

میانِ قبر به ذکرِ "حُسین" گریه کُنم
دلم خوش است به این اشکِ گاه گاهِ خودم

  • چهارشنبه
  • 1
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 18:49
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران