• دوشنبه 5 آذر 03

 محمود اسدی

(غزل)هم آسمان هم ماه کوفه گریه می کرد

1000
2

هم آسمان هم ماه کوفه گریه می کرد
بر غربت او چاه کوفه گریه می کرد

امشب در و دیوار نالیدند تا صبح
از بی کسی یار نالیدند تا صبح

محراب و منبر تا سحر بیداد کردند
امشب یتیمان از جگر فریاد کردند

امشب علی مدهوش عطر یار گشته
مانند زهرا دست بر دیوار گشته

امشب علی با مجتبی گرم سخن بود
گویا سخن از تیرباران حسن بود

امشب به عباسش سپرد ای نور عینم
از بعد من جان تو و جان حسینم

امشب علی حرف دلش با دیده می گفت
از خنجر و از حنجر ببریده می گفت

امشب علی بر زینب و کلثوم رو کرد
از پیکر و از نعل تازه گفتگو کرد

امشب علی حرفی به لب از بوریا داشت
شکوه ز دست ساربان بی حیا داشت

امشب علی از دختر دردانه می گفت
از راس خونینی و از ویرانه می گفت

شائق،سراپا شد علی چشم تماشا
خیلی دلش خواهد ببیند محسنش را
*****
شائق

  • دوشنبه
  • 6
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:50
  • نوشته شده توسط
  • هاشمی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران