بابایی خرابه احوالم
از غم و دردِ تو می نالم
روز و شب کار من شد گریه
روضه خونِ غمِ گودالم
خون میباره چشام
بلند شده صدام
کجایی ای بابام
بابام بابام بابام...
تنها و مضطرم
شبیـه مـادرم
آتیش گرفت پرم
پرم پرم پرم...
...
#بند_دوم
سر تو روی زانوم باشه
دله بی تابه من آرومه
مثه مادر رو خاک افتادم
اگه دستم روی پهلومه
بال و پرم شکست
بغض حرم شکست
بابا ســرم شکست
شکست شکست شکست...
این حق من نبود
یتیم شدم چه زود
تنم شده کبود
کبود کبود کبود...
محمد صادق باقی زاده
روح الله نوروزی
- پنج شنبه
- 6
- تیر
- 1398
- ساعت
- 14:59
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
روح اله نوروزی
ارسال دیدگاه