• جمعه 2 آذر 03


شعر غزل توحیدی -(روشن از روی تو آفاق جهان می‌بينم)

1527

روشن از روی تو آفاق جهان می‌بينم
عالم از جاذبه‌ات در هيجان می‌بينم

بی‌نشانی تو و حيرانم از اين راز كه من
هر كجا می‌نگرم از تو نشان می‌بينم

دل هر ذره تجلی‌گه مهر رخ توست
نتوان گفت چه اسرار نهان می‌بينم

باد با زمزمه تسبيح تو را می‌خواند
آب را ذكر تو جاری به زبان می‌بينم

نور روی تو نه تنها به دل سينا تافت
كه من اين نور ز هر ذره عيان می‌بينم

چه تماشایی و زيباست جمال تو كه من
هرچه چشم است به رويت نگران می‌بينم

به تو سوگند كه در موقع طوفان بلا
ياد تو مايۀ آرامش جان می‌بينم

بر در خويش «شفق» را به گدايی بپذير
كه گدايان تو را به ز شهان می‌بينم

  • پنج شنبه
  • 6
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:24
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران