عرض تسلیت دارم به محضر موسی بن جعفر
گرد یتیمی پاشیده رو سر موسی بن جعفر
امشب عزاداره حتما دختر موسی بن جعفر
پدربزرگ حضرت معصومه شد فدا خدا خدا
شال عزا انداخته رو شونه ش امام رضا خدا خدا
امشب_دلای مارو غم گرفته
امشب_شیعه با گریه دم گرفته
آجرک الله یا موسی بن جعفر
خدا نگذره از اون که امام من و گریونده
خدا نگذره از اون که دره خونه شو سوزونده
خدا نگذره از اون که زن و بچه شو ترسونده
با دست بسته نیمه ی شب توی کوچه ها امان امان
پیرمرده اهل بیت و بردن حرامیا کشان کشان
ای وای_رنگ رُخش اگر پریده
ای وای_ملعومه ناسزا شنیده
آجرک الله یا موسی بن جعفر
اگر مثل عمه ش زینب قدم زد توی آتیشا
میخواست تا گریز روضه ش باشه قصّه ی عاشورا
تا یادم نره طفلی رو که آواره شد تو صحرا
همون سه ساله که دامنش بین شعله ها آتیش گرفت
صورتش از ضربه های سیلی بی هوا آتیش گرفت
مردم_بچه یتیم زدن نداره
طفلی_جون اسیر شدن نداره
- سه شنبه
- 11
- تیر
- 1398
- ساعت
- 12:1
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمد قاسمی
ارسال دیدگاه