• یکشنبه 4 آذر 03


اشعار روز عاشورا،(سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است)

4471
9

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

دل های عرشیان همه در تاب و در تب است

اصلا بیا بمان که فقط روشنی دهی

خورشید من بدون تو هرروز من شب است

 

وقتی ز روی زین به زمین خوردی ای حسین

گفتم زمان خانه خرابی زینب است

یاایهالشهید ذبیح من القفا

رگ های گردنت چقدر نامرتب است

مانده ست به یادگار ز تشییع جنازه ات!

بر روی پیکرت اثر سم مرکب است

می بینمت دوباره و از حال می روم

این دل ز درد و غصه و ماتم  لبالب است
 
شاعر: عليرضا خاكساري

 

 

 

  • شنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:49
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران