معرفت کلام
از کودکیم راه تو پیمودم الهی
از رحمت افزون تو خوشنودم الهی
چون حب علی عشق حسین بود متاعم
من تاجر بازار پر سودم الهی
مگسل زمن این رشته فیض ابدی را
گر قطع شود لطف تو نابود الهی
گل بوته بی خار صف سوته دلانم
بی قرب تو بی هوده خسی بودم الهی
شخصیت انسان همه از معرفت اوست
من معرفتی از نور تو افزودم الهی
بر مجتمع کور دلان پا ننهادم
لب را بجز از نام نگشودم الهی
من پیر و پاکان و نماینده عشقم
با بار گناهم گنه آلودم الهی
از رحمت سرشارم تو سرشار ز فیضم
دریاچه ام و چشمه ام و رودم الهی
باری ز گنه دارم و بی بخشش و عفوت
خاکسترم و آتشم و دودم الهی
زنگ دلم اکسیر ولایت ز تو خواهد
با عشق علی کن تو زر اندودم الهی
هر شب من و اندیشه شوق عتباتم
از شدت غم من که نیاسودم الهی
از بارگه سرور و سالار شهیدان
خواهان عطا و کرم و جودم الهی
خوش زادم و خوشبختیم از عشق حسین است
بر خاک ره دوست جبین سودم الهی
سید حسن خوش زاد
منبع : کتاب قفل شکسته
- شنبه
- 17
- مهر
- 1389
- ساعت
- 7:34
- نوشته شده توسط
- مهدی نعمت نژاد
ارسال دیدگاه