• دوشنبه 3 دی 03


شعر چارپاره وحدت اسلامی -(زخم من کهنه زخم تو تازه)

647

زخم من کهنه زخم تو تازه
زخمی پنجه‌های بی‌رحمیم
بین ما وجه مشترک کم نیست
حرف هم را چه خوب می‌فهمیم

گر چه این روزها تن اسلام
زخمی از تیغ مارقین دارد
متحد می‌شویم و می‌بینند
خشم ما آه آتشین دارد

باز خورشید عشق می‌تابد
این دعا...نه...یقین قلب من است
صلح و آزادی و غرور و شرف
همه در سایه‌ی یکی شدن است

صبح آن روز را تصور کن
که جهان زیر چتر قدرت ماست
شرق تا غرب هم‌صدا... همدل
این همان وعده و قرار خداست

صبح آن روز را تصور کن
که فلسطین دوباره آزاد است
دل فرزندهای شام و عراق
فارغ از رنج و مرثیه، شاد است...

این شعار و خیال باطل نیست
بغض یک امت است...می‌دانی؟
امت واحده‌ست غایت ما
با دلی قرص و عزم طوفانی

نقشه‌ی راهمان بصیرت ماست
تکیه‌گاه همیم، پس غم نیست
قبله، قرآن، پیامبر، دین، اسم
بین ما وجه مشترک کم نیست

خواب شوم نفاق را باید
دل بیدارمان به هم بزند
سرنوشت تمام دنیا را
یکدلی‌هایمان رقم بزند

شب ما رنگ فجر خواهد داشت
پیشتازان جاده‌ی سحریم
آخر قصه‌ی من و تو یکی‌ست
هر دو در انتظار یک نفریم

  • دوشنبه
  • 17
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:52
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران