• سه شنبه 15 آبان 03

حاج علی انسانی

غزل امام رضا علیه‌السلام -(جان بر لب من آمد و جانان به بر من)

858
3

جان بر لب من آمد و جانان به بر من
ای مرگ برو عمر من آمد به سر من

زیباست رخ ماه پس از نم‌نمِ باران
ای اشک مَیا، آمده تنها پسر من

این طفل، عزیز است و جگرگوشهٔ زهراست
بهتر که نداند چه شده با جگر من

ز آن لحظه که با کعبه خداحافظی‌ام دید
دانست که برگشت ندارد سفرِ من

ای دیده مکن گریه که شد وقت تماشا
ای اَبر برو، تا ز در آید قمر من

نُه ساله مگو، ماهِ شب چارده است او
زین روست به در دوخته شد چشم تر من

بُردم به دل خاک، دل چاک و پس از مرگ
گیرید ز داغ دل لاله خبر من

  • دوشنبه
  • 17
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران