• دوشنبه 3 دی 03


شعر غزل حضرت زینب(ع) -(صبرت از پای درآورده شکیبایی را)

468

صبرت از پای درآورده شکیبایی را
ای که سوزانده غمت لالهٔ صحرایی را

دل به دریا بزند هرکه دلش بی‌تاب است
تو به صحرا زده‌ای آن دل صحرایی را

داغت آنقدر زیاد است که غم کرده علم
در دل سوخته‌ات خیمهٔ تنهایی را

دیده‌ای آنچه تماشا نشود با هر چشم
و کسی چون تو ندید آن همه زیبایی را

دم به دم خطبهٔ غرّای تو تیغ علوی‌ست
بر سر انداخته‌ای چادر زهرایی را

قلم از لحن تو سرمشق متانت برداشت
از تو آموخت سخن شیوهٔ شیوایی را

آه ای سنگ صبور دل بی‌تاب رباب!
باز آرام بخوان نغمهٔ لالایی را

  • دوشنبه
  • 17
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 17:15
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران