بند اول
صدای،العطش از تو خیمه میاد
که بستن،آبو به روی خیمه ها وای
نمونده،شیری تو سینه ی یه مادر
برای،بارون شده دست بدعا وای
هوا گرمه و خشکه لبهای گل
هوا گرمه و آب تمنای گل
ببار ای خدا تو بارونتو پای گل
همش یه قطره کافیه که گلم جون بگیره
وگرنه از تشنگی پژمرده میشه میــمیــره
لالای عـلی لالای عـلی
بند دوم
طاقتم،رو برده این تلظیِ تو
میترسم،که حرمله تورو ببینه
بی حیا،هدف گرفته با سه شعبه
میترسم،سه شعبه تو گلوت بشینه
زدن تیر جدا شد سرت وای علی
بگم من چی به مادرت وای علی
چیه خنده ی آخَرت وای علی
لالایی ای نور نگاهم علی جـان علی جـان
لالایی طفل بی گناهم علی جان علی جان
لالای عـلی لالای عـلی
۱۳۹۸/۴/۲۳
- دوشنبه
- 24
- تیر
- 1398
- ساعت
- 12:50
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه