باز دل کرده هوای تو رضا
بر لبم شور و نوای تو رضا
پاره ی قلب پیمبر هستی
همچوزهرا تو مطهر هستی
هشتمین نور مبینی مولا
شیعه را حبل المتینی مولا
تو غریب الغربایی آقا
تو معین الضعفایی آقا
تویی مولاز تبار حیدر
شافع ما به صراط و محشر
فوق هرمداح وثنایی مولا
درد ما را تو دوایی مولا
جان پیغمبر خاتم هستی
دستگیر همه عالم هستی
بسکه عالی درجاتی آقا
شیعه را باب نجاتی آقا
معنی صبر و شکیبی مولا
درد ما را تو طبیبی مولا
شکر، من غرق ولای تو شدم
آستان بوس سرای تو شدم
شکرلله که سعادت دارم
بر تو و آل ارادت دارم
همه عمرم ز شما شرمنده
مهر تو کرده مرا دل زنده
ااز خجالت زشما آب شدم
با نگاه تو در ناب شدم
من که در مانده ام وپا به گلم
از کرامات شما من خجلم
گرچه در گلشن تو چون خارم
از ولای تو رضا سرشارم
شکرلله به توام همسایه
بهرمن مهر تو شد سرمایه
لطف کردی و منم سائل تو
میهمان آمده در محفل تو
بار دیگر شدهام مهمانت
شامل من شده باز احسانت
جان من پر ز بوی توست رضا
دستم امشب به سوی توست رضا
آمده بر تو پناهم آقا
از کرم کن تو نگاهم آقا
از همه غیر شما بگسستم
چشم خود را به نگاهت بستم
کن نظر بر دل من مولا جان
حل نما مشکل من مولا جان
ایکه هستی همه هستم مولا
کن کرم گیر تو دستم مولا
دردمندم گل زهرای بتول
سائل خویش رضا کن توقبول
حاجت ما تو روا کن امشب
درد ما راتو دوا کن امشب
من که از لطف شما آگاهم
اربعین کرببلا می خواهم
من( رضا )عبدو غلامت هستم
تا ابد عاشق نامت هستم
از توو لطف توام شرمنده
مهر تو کرده دلم را زنده
- دوشنبه
- 31
- تیر
- 1398
- ساعت
- 11:17
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه