علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد
چه تیری بدتر از شمشیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد
به دیده بدترین تصویر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد
چه صیادی در این نخجیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد
******
مگر شش ماهه کشتن تیر خواهد
گل قنداقه تن شمشیر خواهد
کسی با ناجوانمردان بگوید
علی کشتن کجا تکبیر خواهد ؟!
سه شعبه تا بنا گوشت دریده
تمام پیکرت در خون کشیده
چرا خاموش و بی حرکت شدی تو؟!
مگر آبی به حلقومت رسیده ؟!
علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد
******
علی تا روی دستم پر گشودی
لالایی با عطش در خون سرودی
بخواب ای کودک حنجر بریده
که آغوش مرا مقتل نمودی
دل سنگی که خونین کرده رویت
نشانده با مهارت در گلویت
خدایا بشکند دست و بسوزد
زبان دشمن تکبیر گویت
علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد
******
چه غوغایی بپا شد تیر خوردی
عطش را دست تیر غم سپردی
گمانم با صدای پره تیر !
گلویت را به سوی آب بردی
علی با نوک پیکان سیر شد سیر
جواب العطش ها تیر شد تیر
درون خیمه با گهواره دیدن
رباب از داغ اصغر پیر شد پیر
علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد
******
لبانت از عطش مانند ماهی
مثال غنچه اما در سیاهی
علی جان روز محشر این جنایت
دهم در محضر ایزد گواهی
به دنیا شد نصیبت تیر نوشی
که آب از تیر با تکبیر نوشی
علی نوباوگان را سروری تو
به جنت از ملائک شیر نوشی
علی تا بر گلویت تیر آمد ز دشمن نعره تکبیر آمد
- شنبه
- 12
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 13:8
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمدرضا سروری
ارسال دیدگاه