نیزه ها بالا میرفت
شمشیرا بالا میرفت
وَ تا به عرش گردون
صدای زهرا میرفت
بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ...
با لبِ تشنه کشتَنِت
همه با هم میزدنت
فدای زخمای تَنِت
غریب گیر آوردنت
غریب گیر آوردنت...
توو خاکِ سرخ قتلگاه
حُرمَتِ زهرا رو شکست
برا تقرّب به خدا
به روی سینه ات نشست
واویلا واویلا واویلا واویلا...
امان زِ قوم بی وفا
به تو شده ظلم و جفا
به سر زنانْ مصطفیٰ
سرِت جدا شد از قفا
غریب گیر آوردنت...
توجه : خواهشم مثل همیشه این است که نوحه های حاوی روضه های جانسوز را فقط و فقط در شرایطی که احساس میکنید که در حدّ عُرف حقّ مطلب ادا میشود اجرا کنید و در غیر اینصورت مسئولیت شرعی و اخلاقی اینکار به عهدهٔ اجرا کننده خواهد بود،هر چند یقیناً هیچ وقت حقّ این روضه ها ادا نخواهد شد.ان شاءالله خداوند متعال رزق سوز و اشک و اخلاص ما را روز افزون قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
- سه شنبه
- 15
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 11:43
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه