• دوشنبه 3 دی 03

استاد سید هاشم وفایی

گلستان نیایش -(آن که اورا نور حق خورشید عالمتاب کرد)

742

آن که اورا نور حق خورشید عالمتاب کرد
شبنم رویش گُل مهر فلک را آب کرد

کسب نور از چهره ی اوکرد خورشید فلک
تاکه درچشمان خود عکس رُخش را قاب کرد

با قرعلم نبی و ساقی آب حیات
تشنگان را از علوم و معرفت سیراب کرد

کهکشانی از ستاره آفرید از دانشش
آسمان علم را با نور خود جذّاب کرد

تا که در دریای جان ها یابد آرامش چو موج
علم را او در مسیر زندگی سیلاب کرد

نورایمان و یقین می تافت ازسجاده اش
هرزمان آن عبد صالح روی برمحراب کرد

درگلستان نیایش شبنمی از اشک او
روی گل های یقین را خرّم و شاداب کرد

چنگ می زد بر وجودش غم، هرآن وقتی که او
گفتگو از وادی طف با همه احباب کرد

طاقتی گرلاله ها رانیست ، موج داغ او
تاب را از دل ربُود و سینه را بی تاب کرد

آرزو کردم «وفایی» وصل کویش را زدوست
اشک  حسرت آمد و چشم مرا پُر آب کرد 

  • سه شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران