واحد
زمین گریه کرد و سما گریه کرد
منی گریه کرد ، کربلا گریه کرد
مدینه به سینه زد و نوحه خواند
غریبانه خیر النسا گریه کرد
امان ای امان آه و واویلتا
مدینه صفای حرم کشته شد
به سر زن که لوح و قلم کشته شد
دوباره دل عرش آتش گرفت
امامی ز زهر ستم کشته شد
امان ای امان....................
چو شمع سحر قطره قطره چکید
شبیه پدر شد ، اسارت کشید
گهی بین کوفه گهی بین شام
سر جد خود را روی نیزه دید
امان ای امان.....................
ز داغ گل و یاسمن گریه کرد
به راس جدا از بدن گریه کرد
لباس نمازش کفن شد ولی
بر آن کشته ی بی کفن گریه کرد
امان ای امان.................
- سه شنبه
- 15
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 12:25
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
میثم مومنی نژاد
ارسال دیدگاه