روى منو ، نزن زمين
گلاى من رو ، بپذير
بذار برن ، كه نبينن
يه روزى من ، مى شم اسير
قسم بر نخ ، چادر مادرت
به اشك چشاى على اصغرت
نزن دست رد بر ، دل خواهرت
حسين داداش (٤)
بالا بگير صورتت و
اشك چشاشون و ببين
بذار كه رو سفيد بشم
منم مث ام بنين
يه وقتى ديدي ، پيك مرگم رسيد
نذار قبل مرگم ، بشم نا اميد
دعا كن بشم من يه مادر شهيد
حسين داداش (٤)
ذكر روى لباشونه
حسين نعم الاميرى
اميد دارن دستشون و
تا روز محشر مى گيرى
بذار كه نبينن ، رو دستم طناب
نشه قلبشون از غم من كباب
نبينن منو ، بين بزم شراب
حسين داداش (٤)
- سه شنبه
- 22
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 11:59
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
اصغر چرمی
ارسال دیدگاه