تو قلبم یه حسی ، میگه توی راهی
میدونم نمیگه ، دلم اشتباهی
میدونی نبوده ، تو میده عذابم
دعاکن که امشب ، بتونم بخوابم
اگه زخم سینه ، بذاره بخوابم
بابای عزیزم ، بیا توی خوابم
بیا تا بگم از شبای خرابه
دیگه بعد بابا ، همه چی عذابه
فقط نپرس حال منو ، همه چی خوبه بابا
غصه ی هیچ کسو نخور ، همه چی خوبه اینجا
نپرس چرا لباس من ، خاکی و پاره پارست
همه چی خوبه وقتی تو ، بیای پیش یتیما
بابا خودت چه جوری
رو نی یا تو تنوری ؟
بابا بابای خوبم
2
یه نوری میبینم ، میاد تو خرابه
بابایی تویی یا ، رقیه تو خوابه
اگه تو بابامی ، چرا خونیه روت
چرا زخمه بابا ، میون دو ابروت
چرا خشکه لبهات ، چرا زخمه چشمات
چشات نیمه بازه ، پریشونه موهات
بیا روی پاهام ، بشین آروم آروم
نشه خاکی ریشات ، بابا مثل گیسوم
حالا بگو بابا جونم چه جور اومدی اینجا
چرا تو با سر اومدی ، نیومدی تو با پا
بگذریم از حرفای بد ، خوش اومدی باباجون
چند روزه خواب نیومده ، بعدتو تو چشامون
خرابه حالو روزت
فدای آه و سوزت
ای وای بابای خوبم
3
حالا که روا شد ، دعاهام باباجون
حالاکه شدی تو ، پیش طفلا مهمون
یچیزی تو قلبم ، میسوزه بابایی
چرا زخم و خاکی ، تو تشت طلایی
میدونی که چند روزه چیزی نخوردم
فدای سره تو ، فدای سر تو
میدونم که چند روزه چیزی نخوردی
الهی بمیره برات دختر تو
خداروشکر که اومدی ، اگر چه خیلی سخته
بشینی تو طبق اونم ، با این چشای خسته
الهی که بشکنه اون ، دستای نانجیبی
که اینجوری پیشونیه ، تو رو باسنگ شکسته
فدای زخم لبهات
فدای زخم چشمات
ای وای بابای خوبم
- سه شنبه
- 22
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 13:12
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
خادم زینب
علی رضا زرین کلاه
آرزوی سلامتی و تندرستی برای تمامی دست اندرکاران این سایت و مدیر محترم این سایت که واقعا گل کاشتین
امام حسین اجرتون بدهد شنبه 9 شهریور 1398ساعت : 09:44