دلِ منو نسوزون ، كه ميميرم
دست رد تو نزن ، عمو به من
نباشم و ببينم ، كه اينجوري
توام غريبي مثلِ ، بابام حسن
جونِ بابام عموجون
در نيار اشك چشم منو
ديدي كه نامه ي حسنو
بذار برم ديگه بسمه
قهري با من عموجون
تو رو خدا يه چيزي بگو
نكنه چون يتيمم عمو
بذار برم جونِ فاطمه
يه حسه خاصه ، ميون اشكام
منو ميخونه ، عمو جون بابام
دلم خونه ، عموجونم....
عموي پيرت و هِي ، عذاب نده
تو كه ميبيني به هق هق افتادم
داغِ دلِ عمو تو ، تازه نكن
نميره داغِ جوونم از يادم
پيشِ چشمام ميديدم
كه ارباًاربا شد پسرم
بالا سرش شكست كمرم
تو بي زره ميري به كجا
تازه دامادِ حرم
بمون كه عمه بي قراره
ميخواد حنا برات بذاره
نرو دلم ميگيره عزا
ببين آهم رو ، تو اين چشم تر
عزادار ميشه ، عروست آخر
دلم خونه ، عموجونم....
چه بلايي اومده ، سرت عمو
يادِگار حسنم ، قد كشيدي
مادر تو تو حرم ، منتظره
چرا جواب عموتو نميدي
جونم اومد به لبم
عمو كي تاخته رو بدنت
خورد شده استخون تنت
رو خاكا دست و پا نزن و...
ارثيه ي حسنه
تير اگه رو تنِ تو نشست
اگه كه پهلوي تو شكست
پاشو ببين بابات حسن و ...
دلم خوش بود كه ، تو بعد از اكبر
موذن ميشي ، ميون لشكر
دلم خونه ، عموجونم....
- چهارشنبه
- 23
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 14:26
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس میرخلف زاده
ارسال دیدگاه