• جمعه 7 دی 03


نذر رأفت بیکران حضرت امام رضا علیه السلام -(طلبیدی و به پابوس رسیدم با اشک)

478
1

طلبیدی و به پابوس رسیدم با اشک
چشم خود را وسط صحن تو دیدم با اشک

خیره بر آینه کاری شدم و آب شدم
از خجالت! که چرا دیر رسیدم با اشک

سخت دلتنگ نجف هستم و هنگام اذان
زیر ایوان طلا آه کشیدم با اشک

تو غریب الغربایی و به یادت عمری-
زندگی را چه غریبانه چشیدم با اشک

باز هم تا که ببندم به ضریحِ تو دخیل
تکّه ای پارچۂ سبز بُریدم با اشک

حاجتم شوقِ برآورده شدن داشت اگر-
طرف ِ پنجره فولاد دویدم با اشک

تا که از لطف تو بی واسطه دعبل بشوم
باز از بوتۂ دل قافیه چیدم با اشک

لحظۂ ذکر توسل شد و ابیاتم را...
نه که با گوش! که اینبار شنیدم با اشک

جملۂ «یأبن شبیبِ» تو پُر است از گریه
تا که روشن بشود شمعِ امیدم با اشک

روضۂ جدّ تو را در حرمت ضجّه زدم
آبرومند شدم تا که خریدم با اشک!

  • پنج شنبه
  • 24
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران