• دوشنبه 3 دی 03


شعر امام رضا ( ع) ( شام تنهایی من نور خدا میخواهد )

3142
6

شام تنهایی من نور خدا میخواهد
شب تاریک ، مهِ فاطمه را می خواهد
من غریب و تو غریبی به غریبيت قسم
خانه ی غربتم ای دوست رضا می خواهد
وقت مُردن ز عمل دست همه کوتاه است
مُحتَضر از کرم یار عطا می خواهد
سنگ سلمانی مارا مکن ای دوست طلا
که دلِ تنگ من ایوان طلا می خواهد
 بَرْزَخَم بی گل ِ رویِ تو چو دوزخ گردد
با تو این خانه بهشت است که را می خواهد
تو که سلطانی و ازسلطنتت کم نشود
گوشه ی چشمی ازآن شاه گدا می خواهد
ای قدمگاه تو پلک نگه منتظران
این قدمگاه قدم های ترا می خواهد
مَحرمم کن به حرم ای حرمت کعبه ی دل
این دل خسته زتو کرب و بلا می خواهد
شاعر : محمود ژولیده

  • دوشنبه
  • 11
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:31
  • نوشته شده توسط
  • feiz

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران