ای که عشق تو دنیا و دینم
در هوای تو عاشق ترینم
خورده قلبم با غم عشق تو پیوند
عالم و آدم شد از تو آبرومند
ارباب... از ازل گشته عجین با تو وجودم
ارباب... هر سحر بوده به تو اول درودم
ارباب... وقف تو بود و نبودم
يا حبیبی يا ثارالله
نوکری ات شده کاروبارم
جز به کویت کجا سر گُذارم
آنکه شد زنده به عشق تو نَمیرد
عشق نابت را خدا از من نگیرد
ارباب... گریه بر تو دلخوشی روزگارم
ارباب... در خزان بی کسی هستی بهارم
ارباب... پای تو سر می گذارم
يا حبیبی يا ثارالله
- چهارشنبه
- 30
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 13:51
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
بهمن عظیمی
ارسال دیدگاه