منم مسلم سفیر کربلایم
گرفتار غم و درد و بلایم
الا ای نور عینم
ببین در شور و شینم
میا کوفه حسینم۲
در این عالم تو بودی تکیه گاهم
شده دارالعماره قتلگاهم
به کوفه من اسیرم
برای تو بمیرم
میا کوفه حسینم۲
حسین جان کوفیان چه بی وفایند
تمامی اهل تزویر و ریایند
غمت آرام جانم
زده آتش به جانم
میا کوفه حسینم۲
همان نامردمان بی همیت
نمودند دعوتت از بهر بیعت
به روز پیمان ببستند
به شب پیمان شکستند
میا کوفه حسینم۲
رسیده جان من بر لب حسین جان
میاور با خودت زینب حسین جان
تمامی بی وفایند
همه اهل جفایند
میا کوفه حسینم۲
- دوشنبه
- 4
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 13:44
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه