خدا میخواس مثه حیدر
تو میدون بی زره باشی
شده تــرسم که از اکبر
تــو بـدتر ارباً اربا شی
به جنگ لشکری میری
که کینه از جمل داره
آخه بـوی علی میدی
آخه چشمات حسن واره
تـمومــه عــالــم و آدم
شدن مدهوش و مست تو
هــزارن ازرَق شــامـی
فدای ضربِ شصت تو
*(عمو جانم عمو جانم)۴
عمو قربون لبخندت
چقد دلبر شدی قاسم
تو زیر سم مرکب ها
چه رعناتر شدی قاسم
ولی حالا که برگشتی
تورو انگار نمیشناسم
آخه اینجور نبودی تو
شــدی هم قد عباسم
رکاب مرکبت میخواس
ببوسه هــی کف پاتو
نــداره حسرتی دیگه
بـنــازم قــدوبالاتــو
*(عمو جانم عمو جانم)۴
برای روضه هات بسه
همین که تو تک و تنها
هنوزم زنده بودی که
فتادی زیر مرکب ها
خجالت میکشم قاسم
نکن هی پیش من ناله
شــده دور لبات مثـل
لب بابات پــر از لاله
پــرستوی حسن زاده
گمونم موسم کوچه
گریز روضه ی من شو
به سمت روضه ی کوچه
*(عمو جانم عمو جانم)۴
چه اندوه و غم سردی
میون خیمه ها افتاد
تا افتادی زمین زینب
به یاد مجتبی افتاد
میــون لشکر دشمن
شده پرپر تنت قاسم
با قلب خون و چشم تر
تو خیمه بردنت قاسم
دلم آتیش گرفت وقتی
به زیرِ دست و پا موندی
تو بارون تیر و شمشیر
دیدم اَمن یُجیب خوندی
*(عمو جانم عمو جانم)۴
محسن کاویانــی
روح الله نوروزی
- سه شنبه
- 5
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 11:52
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
روح اله نوروزی
ارسال دیدگاه