• یکشنبه 4 آذر 03

 محمود اسدی

(غزل)تیر در چشم/پسر فاطمه گر نیست برم مادر من

706

پسر فاطمه گر نیست برم مادر من
مادرت فاطمه آمد ز جنان در بر من

بس که تیر آمد و بنشست به اعضای تنم
شده مثل علی اصغر همه ی پیکر من

تیر از چشم کشیدی که ببینم رویت
همره تیر برون آمده چشم تر من

به تماشای من و تو همگی دست زدند
خنده بر اشک تو مولا نشود باور من

با تو آن قدر بگویم ز عمودی که زدند
به روی شانه ی من ریخته مغز سر من

به که از نیزه بیفتد سر من روی زمین*
گر اسیری سر بازار رود خواهر من
*****
*به:مخفف کلمه بهتر می باشد
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج

  • چهارشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 8:5
  • نوشته شده توسط
  • هاشمی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران