مُحرم است دلا بوی گریه می آید
به سوی اهل ولابوی گریه می آید
طلسم گریه شکست وفغان زدل برخاست
مشام جان بگشا بوی گریه می آید
غمی به وسعت هفت آسمان زمین دارد
زفرش تا به سما بوی گریه می آید
دوباره با دل خونین صدا زند ازعرش
امین وحی خدابوی گریه می آید
به یاد زمزمه های حسین درعرفات
ازآن محیط وفضا بوی گریه می آید
شمیم غم زسرو روی باغ می ریزد
زباغ آل عبا بوی گریه می آید
نسیم رامگر از کربلا گذر دادند
که روی بال صبا بوی گریه می آید
ازآن حماسه ی جاوید تا به رستاخیز
زخاک کرب وبلا بوی گریه می آید
همین نه وقت سحر بوی سیب آمده است
زتربت شهدا بوی گریه می آید
سیاهپوش شده کعبه درعزای حسین
زخاک سرخ منا بوی گریه می آید
نشسته فاطمه درسوک سیدالشهدا
اگرکه درهمه جا بوی گریه می آید
زگاهواره ی اصغر زخیمه گاه رباب
هنوز هم به خدا بوی گریه می آید
زشور زمزمه ی واحسین زینب او
میان زمزمه ها بوی گریه می آید
زخاک غربت آن سرو بی سرافتاده
همیشه درهمه جا بوی گریه می آید
«وفایی» آدم وعالم گریستند همه
دگرمپرس چرا بوی گریه می آید
- جمعه
- 8
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 21:5
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه