• دوشنبه 3 دی 03


اشعار مدح امام رضا(ع),(رسد نداي تفاخر ز خاک بر افلاک)

5988
2

رسد نداي تفاخر ز خاک بر افلاک
چنان که ماه ز حسرت کند گريبان چاک
ستارگان همه امشب بريد سجده به خاک
به احترام عزيز دل شه لولاک
جهان تمام بهشت است از جحيم چه باک
شد از صحيفه ي اعمال نام دوزخ پاک
ولادت خلف پاک مرتضي آمد
امام ملک سريع الرضا رضا آمد
*****
شراب کوثرم امشب به جام، آب وضوست
ستارگان همه جامند و نه سپهر، سبوست
زمين به عرش ببالد اگر نکوست نکوست
هزار نغمه هَزاران عرش را به گلوست
مه مبارک ذيقعده غرق جلوه ي هوست
دهيد مژده که ميلاد ضامن آهوست
يم شرف ز صدف درّ ناب آورده
که نجمه در دل شب آفتاب آورده
*****
دلا جمال خداوندگار سرمد بين
رخ سلاله ي پاک رسول امجد بين
به ملک لا يتناهي فروغ بي حد بين
ز حسن لم يزلي جلوه ي مجدد بين
شکوه و جاه و جلال و کمال احمد بين
در آفتاب جمال علي محمد بين
شب سرور و شب شادي و شب فرج است
ادب کنيد که ميلاد ثامن الحجج است
*****
به طور موسي زهرا عيان شده شجري
که روشن است از آن چشم هر پيامبري
سلامي از دم گرم مسيح پاکتري
هزار مرتبه بر جان مادر و پدري
که داده ذات خداوندشان چنين پسري
طلوع کرد به ذيقعده شمس و قمري
دو نجم نجمه دو خورشيد آسمان قضا
يکي کريمه عترت يکي امام رضا
*****
رضا که شامل ما لطف بي نهايت اوست
رضا که ارض و سما بنده ي هدايت اوست
رضا که عين رضاي خدا رضايت اوست
رضا که کشور ما در کف حمايت اوست
رضا که تالي وحي خدا روايت اوست
رضا که کل ولايت همان ولايت اوست
رضا که از کرمش شيعه آبرومند است
رضا که زائر او زائر خداوند است
*****
بگو که سنگ حوادث از آسمان بارد
بگو که سيل بلا رو به اين ديار آرد
بگو به فتنه گري خصم لحظه بشمارد
به حقّ حق که بجز خويش را نيازارد
شکست خورده ي بيدادگر چه پندارد
بگو که کشور ما ثامن الحجج دارد
بگو که پادشه کشور قضا اينجاست
بگو که مملکت حضرت رضا اينجاست
*****
خوش آن جوان که در اين آستانه پير شود
خوش آن عزيز که در کوي او حقير شود
خوش آن دلي که به زنجير او اسير شود
خوش آن کريم که در صحن او فقير شود
به يک نظاره ي او مور راه مير شود
به يک اشاره ي او شير پرده شير شود
بهشت عاشق زوار و دوستدارانش
سپهر ناز کشد از نماز بارانش
*****
الا کرامت و احسان دو سائل کرمت
فزون تر از همه هست جهان عطاي کمت
هزار عيسي مريم گرفته جان ز دمت
هزار موسي عمران عزيز و محترمت
هزار جان گرامي فداي هر قدمت
سه بار زائر يک بار زائر حرمت
به ميزباني و لطف و عطوفتت نازم
رئوف آل محمد به رأفتت نازم
*****
تو آفتاب جمال خداي ذوالمنني
تو در تمام محافل چراغ انجمني
تو پاره ي تن پاک رسول مؤتمني
تو باغبان وجودي تو سرو هر چمني
تو ثامن حجج الله تو ابوالحسني
بدان جلال شدي ميهمان پيرزني
گداي کوي تو را اقتدار سلطاني است
نشان رأفت تو نقش سنگ سلماني است
*****
خدا ثناگر و ختم رسل ثناگويت
مقربان خدا محو ذکر ياهويت
تمام ملک الهي پر از هياهويت
رواق چشم ملک جاي پاي آهويت
تو کيستي که برد ناقه التجا سويت
کند فرار ز کشتارگاه، در کويت
به چند لحظه که وارد بر اين حرم گرديد
ميان خلق همان ناقه محترم گرديد
*****
چه مي شود نگهي بر من از ثواب کني
مرا هم از کرمت ناقه اي حساب کني
اگر چه خار رهم گل کني گلاب کني
و گر چه کمترم از ذره آفتاب کني
کرم کني و سگ کوي خود خطاب کني
به پاسداري زوّارت انتخاب کني
خدا گواست که بر روز محشرم نگران
بيا و «ميثم» آلوده را ز خويش مران

  • پنج شنبه
  • 30
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 6:30
  • نوشته شده توسط
  • جواد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران