ماه عاشق شدن رسید از راه
همه جا مثل کربلا شده است
بوی اسفند روضه می آید
همه ی دردها دوا شده است
علم و بیرق حسین سلام
دل ما را به وجد آوردید
علم و بیرق حسین سلام
خستگی از تنم در آوردید
علم و بیرق آمدم ده شب
چون ملائک کنارتان باشم
کاش من هم همیشه مثل شما
وقف آقای مهربان باشم
آمدم مثل حر پشیمان و
کوله بار گناه ، بر شانه
یعنی این شمع با وفا دارد
مثل من پرشکسته پروانه ؟
روسیاهم بَدَم ولی هستم
نوکر مهربان ترین آقا
من به دردش نمیخورم اصلا
او جوابم نمی کند اما
مهربان است و در حسینیه اش
همه را راه می دهد هرسال
مهربان است و سفره اش حتی
پهن شد در قیامت گودال
مو به مو ماجرای آن گودال
شرح داده قدیم الاحسان را
او دعا کرده زیر خنجر شمر
همه ی ما گناهکاران را
- یکشنبه
- 10
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 11:13
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
محمد حسین رحیمیان
ارسال دیدگاه