• سه شنبه 4 دی 03

 محمدرضا سروری

متن شعر حضرت عبداالله بن حسن (ع)محرم 98 -(غصة من جان عمو ، بی کسی ات نزد عدوسـت)

4221
2

متن شعر حضرت عبداالله بن حسن (ع)محرم 98 -(غصة من جان عمو ، بی کسی ات نزد عدوسـت)

ای عمو یابن زهرا

(ای عمو ای عمو یابن الزهرا)
کِی توانم ببینم به صحرا
پیکر غرق خون شما را

پیش این لشکرِ سنگ خارا
کِی توانم نمایم  مُدارا
ای عمو ای عمو یابن الزهرا
******
غصة من جان عمو ، بی کسی ات نزد عدوست
یار تو هستم به خدا ،  جان بدهم در ره دوست
( ای دریا دریابم      بی تابِ بی تابم )

تکیه گاهم ز عهد قدیمی
با تو هرگز  ندیدم یتیمی
مثل فرزند و بابی صمیمی
ای عمو جان

لحظة آخرین یارتم من
مثل سقّا  علمدارتم من
مرد تنهای پیکارتم من
ای عمو جان

(ای عمو ای عمو یابن الزهرا)
******
دیدة من به قتلگاه ، بر تن بی جان عموست
هر چه که دارم فقط ،  لطفِ دل و دیدة اوست
( ای دریا دریابم      بی تابِ بی تابم )

دیدم افتاده ای زیر شمشیر
حلقه بسته به دورت به تکبیر
لشکر کوفه با نیزه و تیر
ای عمو جان

آمدم تا کنارت بمانم
بانگ ابن الکریمم بخوانم
هدیه سازم عمو بازوانم
ای عمو جان

(ای عمو ای عمو یابن الزهرا)
******
مثل علی اصغر تو ، خون گلویم آرزوست
تیر سه شعبه نگرم ، بر لب خشکیده فروست
( ای دریا دریابم      بی تابِ بی تابم )

من که یار تو ای حق پرستم
بردم از دست عمه دو دستم
تا به راهت نهم کُلّ هستم
ای عمو جان

من که از کودکی با تو بودم
( لا افارق عَمّی )  سرودم
تشنه لب سوی تو پر گشودم
ای عمو جان

(ای عمو ای عمو یابن الزهرا)
******
شهد شهادت ای عمو ، با لبِ تشنه آبروست
هرچه که از دوست رسد ، بر من دلخسته نکوست
( ای دریا دریابم      بی تابِ بی تابم )

عشق عبداله او را فدا کرد
کربلا را برایش منا کرد
دردِ  دوری  از او را  دوا  کرد
ای عمو جان

سروری گو حسین تشنه سر داد
مجتبی کربلا شش پسر داد
باغ سرخش در آنجا ثمر داد
ای حسن جان

ای حسن ای حسن یابن الزهرا

  • چهارشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:7
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران